در تاريخ 27/3/53 راننده رئيس مجلس سنا به نام عباسي در حضور راننده وزير بهداري به نام غلام‌حسين و راننده سناتور دكتر ضيايي به نام محمد و راننده سناتور نمازي و چند نفر ديگر در محل پاركينگ مجلس سنا تكه كاغذي از جيبش درآورد كه آدرس منزل شاهپور حميدرضا روي آن نوشته شده بود و گفت امروز 66 به شريف‌امامي دستور داده‌اند بروند و ببينند اگر حميدرضا پول ترياكش تمام شده مقداري پول به او بدهد محمد راننده سناتور ضيائي اظهار داشت شريف‌امامي از كدام محل پول مي‌دهد عباسي گفت چقدر ساده هستي مگر ما هستيم كه بگويند پول نداريم.
استوار ژاندارم هوشنگ قطبي كه گويا در حال حاضر به منظور جراحي غده سرطاني گردن منتسب به بهداري ژاندارمري كل كشور مي‌باشد در حضور جعفر سهيلي كارمند وزارت آباداني و مسكن ضمن تعريف از زمين‌هايي كه به نظر وي غصب شده‌اند اظهار نمود كه شخصي در خيابان كارون باغي دارد كه تقسيم‌بندي و ساختمان كرده و والاحضرت شاهپور غلامرضا در صدد است كه اين باغ را به زور تصاحب نمايد و همچنين مي‌افزايد كه در حال حاضر سرلشگر خسرواني 2 آپارتمان دارد كه به اجاره ژاندارمري كل كشور داده و ماهيانه مبلغ 60 هزار تومان از اين بابت دريافت مينمايد درجه‌دار مذكور به اظهارات خود ادامه داده و مي‌گويد همه اينها با هم هم‌دست هستند حتي دكتر اميني نخست‌وزير سابق نيز گفته است كه يك افسر با وضع حقوق خود از چه محلي اين همه آپارتمان و زمين دارد پس همه اينها را غصب كرده يا دزديده‌اند.
اطلاع واصله حاكيست چندي قبل خانم مهين دخت صنيع نماينده مردم بابل در مجلس شوراي ملي در منزل شخصي خود واقع در شاهي خيابان جويبار اقامت داشته و ضمن صحبت با يك نفر از فرهنگيان اعلام نموده (مردم خيلي ساده هستند از هيچ‌جا خبر ندارند در اين مملكت در روز ميلياردها پول حيف و ميل مي‌شود و زد و بند مي‌گردد. شاه مي‌خواهد هويدا را بردارد نمي‌تواند هويدا مي‌خواهد آموزگار وزير كشور را بردارد نمي‌تواند هيچ معلوم نيست اين مملكت دست كيست؟)
مصطفوي مدير مجله روشنفكر به يكي از همكاران خويش ضمن صحبتهاي خصوصي ديگري گفته است: چند ماه قبل روزي آقاي منصور نخست‌وزير و نصرت‌الله معينيان وزير اطلاعات به حضور اعليحضرت همايون شاهنشاه شرفياب شده‌اند شاهنشاه مشغول مطالعه روزنامه‌ها و مجلات داخلي بوده‌اند و بعد از فراغت از مطالعه جرايد به شخصي كه جرايد روزانه را براي شاهنشاه مي‌برند مي‌فرمايند اين روزنامه‌ها را ببريد همه‌اش انتقاد است. مصطفوي گفته است همين لفظ انتقاد كه از بيان شاهنشاه شنيده شده موجب گشته سانسور شديدي در جرايد كشور به وجود آيد و حتي اجازه نمي‌دهند اخبار مربوط به سوءاستفاده‌ها و دزديها افراد در سازمانهاي دولتي در جرايد منعكس شود و در حقيقت اين سانسور به نفع افراد ناپاكي است كه در گذشته از ترس روزنامه‌ها كمتر پيرامون فساد مي‌كشند و امروز آن نگراني را ندارند.
طبق اطلاع مسترهيدن تبعه آمريكا متصدي امور فني شركت ساختماني زاگرس كه كارهاي ساختماني جمعيت خيريه پهلوي را در نياوران انجام مي‌دهد به سيدرحيم موسوي دبيركل سابق كاگران كارخانجات فخر ايران مسئول فعلي تأسيسات برق شركت زاگرس در مورد ترميم كابينه و تعويض دولت اظهار داشته كه آقاي هويدا عوض نخواهد شد فقط سه وزير به آن اضافه مي‌شود و كابينه خود را ترميم مينمايد و اضافه نموده كه آقاي هويدا و وزير كار نظر موافقي با وزير آموزش و پرورش ندارند.
روز 24/2/49 اللهيار صالح يكي از سران مؤثر جبهه به اصطلاح ملي سابق در يك مذاكره خصوصي در مورد مسئله بحرين بحث و اظهار نموده:
«كار استقلال بحرين دو سال قبل تمام شده بود حتي پرچم آن را هم در سازمان ملل گذارده بودند. شاهنشاه آريامهر به محض اطلاع از اين مطلب شخصاً به آمريكا تشريف‌فرما شدند و خواستند كه فعلاً سر و صداي آن را بخوابانند و در سرويس اخبار نگذارند تا كم‌كم زمينه افكار عمومي در ايران آماده شود. اين بودكه در نطقي، راه را براي رجوع به آراي عمومي باز نمودند و باز فاصله‌اي رعايت شد تا به اين ترتيب از آب درآمد. من مي‌دانم هيچ وقت ممكن نبود بحرين جزء ايران شود ولي يك طلبكاري ملت ايران از دولت‌هاي بزرگ غرب بود كه اقلاً شفاهاً اين مطالبه براي ما مفيد بود. يكي از سناتورهاي آمريكايي در اين مورد گفته است:
«شاهنشاه ژست كريمانه‌اي در خصوص بحرين نشان داده‌اند همان طوري كه پدر معظم‌له در موقع مسافرت به تركيه همين ژست را در واگذاري مرتفعات آرارات به دولت تركيه نشان دادند.»
به هر حال واگذاري هر قطعه از خاك وطن به بيگانه غلط است زيرا اشتهاي بيگانگان تمام شدني نيست. تيمسار جهانباني كه مدال تخصص در امورشوروي را به خود اختصاص داده كارش اين است كه در كميسيونهاي سرحدي فقط تسليم روسها شود. در چند نقطه مقداري از خاك ايران را به روسها داده است و حالا هم قرار است در كميسيون ديگري تيمسار جهانباني شركت نمايد و حتي قرار است يك امتياز ديگر به روسها داده شود. با رفتن انگليس‌ها از خليج فارس قرار است روسها به جاي آنها بيايند و صحبت است كه از ما تقاضاي پايگاه در خليج‌فارس را دارند. معلوم است دولتي كه بين مردم خود پايگاه ندارد هميشه تسليم اجانب مي‌شود تا با حمايت آنها خودش سر كار بماند. حالا كه بحرين با اكثريت جمعيت ايراني به عرب‌ها داده شده از خوزستان و فكر تصرف آن صرفنظر مي‌كنند؟ تاريخ ثابت كرده است كه سياست هر دولت بستگي به وضع جغرافيايي آن دارد. همان طوري كه دولت كمونيست شوروي همان سياست پطركبير را دارد. قطعاً ممالك ديگر مانند آمريكا و انگليس هم از اين قاعده مستثني نيستند.»
نامبرده در خاتمه در پاسخ اين سؤال كه با گذشتي كه شاهنشاه در مورد مسئله بحرين نشان داده‌اند ملل عرب و مخصوصاً عراقي‌ها خواهند فهميد كه در ايران حسن‌نيت هم هست، افزوده ابداً اين طور نيست، چون ملل كوچك روابط خود را خودشان تنظيم نمي‌كنند، بلكه كارگردان آنها دولت‌هاي بزرگند كه حكومت‌هاي دست‌نشانده‌ي خلاف ميل مردم تحميل مي‌كنند و افرادي كه بين هموطنان خود موقعيتي ندارند ناچارند به ساز اربابشان برقصند.
آقاي عطارپور مذاكره شود.
در مورد تصويب (قانون تعيين حريم درياچه احداث در پشت سدها) مدتي است آقايان خواجه‌نوري، مهندس والا، مهندس عبدالله رياضي، صفي‌پور نمايندگان مجلس شوراي ملي مشغول تباني هستند تا بتوانند با خريد اراضي اطراف سد لتيان به قيمت ارزان و تغيير كلمه (حريم) كه در قانون ذكر شده است با همكاري بعضي از مقامات دولتي قيمت اراضي خريداري شده را بالا برده و از اين طريق ميليونها تومان استفاده كنند.
اصل در پرونده 221511 ضمناً بهره‌برداري نيز گرديد در پرونده علي‌اكبر صفي‌پور به كلاسه ص – ف – 276 بايگاني شود.
خلاصه پرونده حسين رمضان يخي
حسين رمضان يخي كه طبق تصميم كميسيون امتيازات در روز 2/10/32 مفتخر به اخذ مدال رستاخيز گرديده، از چاقوكشان جنوب شهر بوده و در پرونده موجود دادخواستهاي متعددي ديده مي‌شود كه نامبرده موجبات آزار و اذيت مردم را در گوشه و كنار تهران فراهم [مي‌كند] و بعضاً نيز اظهار داشته كه مورد پشتيباني تيمسار رياست سازمان مي‌باشد و به طوري كه در دادخواستهاي موجود ديده مي‌شود، حسين رمضان يخي و برادرش تقي داراي اسلحه كمري بوده و بدين وسيله نيز وسائل ارعاب مردم را فراهم مي‌آورند. ضمناً نامبردگان چند فقره قتل و جنايت نيز مرتكب شده‌اند كه مي‌بايستي ماهها در تبعيد و زندان باشند ولي به طوري كه ديده شده اغلب بعد از آن كه به واسطه شرارتي از طرف مقامات انتظامي دستگير مي‌شوند در ظرف مدت بسيار كوتاهي از زندان آزاد شده و دوباره مشغول شرارت مي‌شوند. نامبرده اخيراً در منزل رشيديان راجع به گوشت صحبت كرده و مطالب زننده‌اي درباره آقاي نخست‌وزير بيان داشته است.
استحضاراً به عرض مي‌رسد.
13/3/38
اصل گزارش دست ساواك مي‌باشد
آقاي فرهادي يادداشت و پرونده به بايگاني فرستاده شود
حضور محترم حضرت حكمران دام اقباله
حسب‌الامر بندگان حضرت اشرف، امارت لشكر ايالت عظمي ابلاغ مي‌دارد كه انتخابات قراچه داغ به ترتيب ذيل حتماً بايد خاتمه يابد.
قراچه داغ دو نفر وكيل خواهد داشت، اول حضرت اشرف (سردارسپه) دوم ميرزا سليم خان ايزدي ساكن تهران. بايد حضرت اشرف بيشتر از ميرزا سليم خان داراي راي باشند و غير از اشخاص فوق كس ديگري انتخاب نشود. در صورت تخلف، بدون هيچ ملاحظه از شغل خود منقص خواهيد شد. خواهشمند است عين ابلاغيه را امضا فرموده عودت دهند. ضمناً حسب‌الامر لازم است، ابلاغ مواد فوق‌الذكر را در دو نسخه با خط و امضاي خودتان توسط حامل در پاكت سر به لاك ارسال دارند. چنانچه قبلاً هم عرض نمودم با كمال افتخار حاضرم اوامر مطاع حضرت اشرف امير لشكر شمالغرب و فرمانده كل قواي آذربايجان دامت شوكته را به موجب فوق كه ابلاغ فرموديد به موقع اجرا بگذارم، ليكن چون محال خانرود و بدوستان كه انتخابات و ماليات آن محال جزو قراچه داغ ليكن حكومت آنجا با بنده نيست مسئوليت آنجا به عهده آقاي بهأالسلطان و از حكومت قراچه داغ مجزاست. در صورتي كه جزء بنده بشود بكلي عهده‌دار خواهم بود. 2/9/302
بايد هرچه زودتر جنابعالي را ملاقات و نماينده از طرف حكومت به محالات فرستاده شود.
بين كارمندان عاليرتبه وزارت كشور از قول تيمسار سپهبد علوي مقدم وزير كشور گفته مي‌شود كه مشاراليه انتخابات دوره بيستم را دربست به مبلغ بيست ميليون تومان اجاره كرده و جمع شيفري كه كارمندان مزبور بابت وجوه دريافت شده از كانديداها كه تاكنون افشا شده اظهار مي‌دارند مبلغ 18 ميليون تومان مي‌باشد. در پرونده تيمسار سپهبد مهديقلي علوي مقدم بايگاني شود.
نوربخش روز گذشته در مجلس حاضر شد ولي در جلسه علني شركت نكرد و همچنان به قهر خود از رئيس مجلس ادامه مي‌دهد.
طبق اطلاع نامبرده در اسفندماه گذشته منزل مسكوني خود را عوض مي‌كند و چون منزل جديد فاقد تلفن بوده از طرف مجلس نامه‌اي به شركت تلفن نوشته مي‌شود ولي بعد از سه ماه نوربخش موفق به گرفتن تلفن براي منزل خود نشده و در نتيجه پنجشنبه گذشته به اتاق رئيس مجلس رفته و در اين مورد شكايت مي‌كند و رئيس هم مي‌گويد كه تو بي‌خود به شركت تلفن مراجعه كرده‌اي. نوربخش هم ناراحت شده مي‌گويد. اين وضع نتيجه بي‌كفايتي شماست. رئيس عصباني مي‌شود و خطاب به او مي‌گويد كه از اتاق من خارج شو بعد اضافه مي‌كند كه «اين گه‌ها را كي وكيل كرده». و اين توهين سبب مي‌شود كه نوربخش قصد حمله به رئيس مجلس را مي‌كند ولي دو نفر نمايندگان (تقي زند و شفيع پوركرماني) مانع مي‌شوند.
نوربخش مي‌گويد مرا همان كس وكيل كرده كه ترا وكيل كرده و شما به اعليحضرت توهين كرده‌ايد و بنابراين تا مراجعت اعليحضرت من در مجلس حاضر نمي‌شوم و به محض ورود معظم‌له جريان را به عرض خواهم رساند و هنوز هم به اين نظر باقي است.
وضع آموزش و پرورش از چند سال پيش بهتر نشده و هيچ تغييري هم نكرده چون از زماني كه خانم پارسا وزير شده‌اند گرفتن پست در فرهنگ پولي شده (البته سابق هم بوده) ولي حالا ديگر تا اندازه‌اي علني گرديده هركس كه مي‌خواهد رئيس فرهنگ يا رئيس بخش بشود بايد يك مقداري پول بدهد و بستگي دارد كه آنجايي كه مي‌خواهد رئيس بشود مبلغ فرق مي‌كند اگر شهرستان بزرگ باشد بيشتر بايد پرداخت نمايد و مثلاً يكي از شهرستانهاي اصفهان به نام نجف آباد 20 هزار تومان خواسته بودند تا آن آقا را رئيس فرهنگ نمايند البته اين پيشنهاد به آقاي قبادي شده بود كه يكي از فرهنگيها مي‌باشند ولي ايشان قبول نكرده بودند چون ايشان مرد مؤمني است و پيش خود حساب كرده دزدي كه نمي‌كند پس نمي‌شود جبران 20 هزار تومان را كرد لذا منصرف مي‌شود و آقائي به نام محمود روغني اظهار داشت به من گفته‌اند 18 هزار تومان بده و رئيس فرهنگ قزوين شو ولي من هم چون اين پول را نداشتم لذا صرف نظر كردم. البته رئيس اين عده كه پولها را مي‌گيرند آقاي سرتيپي مي‌باشند كه ايشان اول رئيس دفتر خانم وزير بودند ولي گويا حالا يكي از معاونين ايشان مي‌باشند. از لحاظ رتبه وضع فرهنگها خيلي نامرتب مي‌باشد. عده‌اي هستند كه شش سال سابقه تدريس در فرهنگ را دارند و حالا هم 2 سال است كه ليسانس گرفته‌اند ولي هنوز آنها يك آموزگاري با ماهي 5090 ريال مي‌باشند و همين موضوع باعث مي‌شود تمام افرادي كه در فرهنگ كار مي‌كنند به مجرد اين كه ليسانس مي‌شوند از فرهنگ استعفا مي‌دهند و به ادارات ديگر مي‌روند. عده‌اي حتي حاضر هستند از سابقه خود صرفنظر كنند و 2 سال هم خدمت سپاهي يا نظام بروند. (در صورتي كه معاف هم بوده‌اند) تا با استعفاي آنها موافقت شود و به اداره ديگري بروند. چون در تمام ادارات ديپلم با ماهي 7000 ريال استخدام مي‌شود. شايد در چند سال ديگر دبير ليسانس خيلي كم داشته باشيم چون يك عده بازنشسته مي‌شوند و آنهايي هم كه جوان هستند به مجرد گرفتن ليسانس استعفا مي‌كنند پس ديگر چه كسي در فرهنگ مي‌ماند. مخصوصاً دبيران مرد كه اصلاً با اين حقوق كم نمي‌توانند زندگي نمايند.
نظريه يكشنبه: شنبه تا حدي در هدف نفوذ دارد و با توجه به صداقت او مي‌توان به صحت گفتار وي اطمينان داشت.
نظريه چهارشنبه: نظريه يكشنبه تأييد مي‌گردد.
محمد سام اظهار داشته بود كه تحت عنايات شاهنشاه آريامهر نيم ميليون تومان براي خريد خانه مرحمتي دريافت كرده. زيرا خانه‌اي نداشته است در صورتي كه نامبرده داراي املاك و مستغلاتي به شرح زير مي‌باشد. 1 ـ خانه‌اي در حدود چهار صد متر ]مربع[ در كوچه مهناز پشت ساختمان فعلي وزارت اطلاعات در عباس آباد كه سه طبقه است و هر طبقه آن اجاره داده شده است و ماهيانه بيش از هفتاد هزار ريال از بابت ساختمان مزبور اجاره دريافت مينمايد. 2ـ باغچه‌اي در مجيديه در حدود چهار هزار متر ]مربع[ كه دو اتاق و وسايل لازم براي سرايدار در آن موجود است. 3ـ دو قطعه زمين به مساحتهاي مختلف در سر راه دماوند فيروزكوه كه به نام خانم لعيا ملتجي همسرش خريداري شده كه با ديوار آجري و نرده آهني محصور است و زمين كوچكتري حدود چهارهزار متر ]مربع[ مساحت دارد و اين زمين چسبيده به زمينهاي محسن بوطالب مديركل دفتر وزارت كشور است كه متفقاً زمينها را به وسيله شخصي به نام وحدت از مرتضي نوربخش شهردار سابق كاشان خريداري نموده‌اند.
4ـ يك صد هكتار زمين از زمينهاي واگذاري شمال.
5ـ در گيلان و نشتارود نيز قطعات مختلفي در متراژهاي بزرگ دارد. نظريه شنبه: آنچه مهم است آنكه وزير محترم به عنوان اين كه خانه ندارد گزارش خلاف به شرف عرض همايوني رسانده و به هر تقدير دروغ گفته است آن هم به رئيس مملكت وقتي وزير با اين همه ثروت براي به دست آوردن ثروت بيشتر دروغ بگويد مسلماً در سطوح ديگر راحت‌تر و وسيعتر دروغ مي‌گويد.
نظريه سه شنبه: مفاد خبر و نظريه شنبه قابل بررسي و تعمق مي‌باشد. شفيع نظريه چهارشنبه: نظريه سه شنبه مورد تأييد است
روز 30/3/50 بكتاش مديركل خدمات اظهار داشت: تعدادي از مقامات وزارت تعاون و امور روستاها كه آرزوي وكيل شدن را داشتند خيلي ناراحت شده‌اند، سرهنگ نجفي مشاور وزير علت را سؤال ]كرده[ نامبرده پاسخ داد به طور يقين تعداد پنج نفر از اين وزارتخانه انتخاب مي‌شود، به شرط اين كه هر كدام بيست هزار تومان به حزب بدهند. در صورتي كه دفعات قبل ده هزار تومان بوده است و اضافه نمود چند روز قبل در اتاق انتظار وزير تعاون و امور روستايي بودم وقتي آقاي وليان مي‌خواستند به اتاقشان بروند گودرزي را كه جزء كانديداهاست ملاقات ]كرد[ و به وي اظهار داشت: «برو دنبال كارت مثل اين كه اين كارگيري دارد» گودرزي به آقاي وزير پاسخ داد من از اينجا نمي‌روم و حرف شما اين مشكل را حل خواهد كرد. سپس اظهار نظر كرد كه با اين گفته وزير مثل اين كه وضع گودرزي روبه‌راه نمي‌باشد.
همچنين سلمان كه قبلاً رئيس تعاون و امور روستايي شهرستان ايلام بوده و فعلاً در وزارتخانه مذكور شغلي ندارد، اظهار داشت: كانديداهايي كه نمايندگي آنها محرز شده به طبقه دوم آپارتمان حزب ايران نوين واقع در خيابان سپند «صندوق حزب ايران نوين» رفته پس از پرداخت حدود ده الي سي هزار تومان كارت نمايندگي خود را دريافت مي‌دارند كه اين كه يك نفر خانم كه گويا نماينده شهرستان آبادان بوده و اين پول را نداشته كه پرداخت نمايد و انتخاب نشده بود ضمن انتقاد شديد از دستگاه حزب ايران نوين به آن دستگاه فحاشي ]مي‌كرد[ و بد و بيراه مي‌گفت.
وزارت امور خارجه ـ اداره هشتم سياسي
ترجمه فارسي شرح مندرج در شماره مورخ 23/10/54 روزنامه هاآرتص راجع به يك جلد تورات قديمي هزار ساله كه توسط آقاي دردشتي خواننده ايراني به اسرائيل منتقل شده است جهت استحضار به پيوست ارسال مي‌گردد.
مرتضي ـ مرتضايي
* * *
يك جلد تورات قديمي به اسرائيل آورده شد
روز دوشنبه آقاي يونا دردشتي يك جلد تورات هزار ساله از كنيساي تهران به اسرائيل منتقل نمود.
اين تورات قديمي به كنيساي مهاجران ايراني در ريشون لتصيون كه به كنيساي شوشن هبيرا (شوش پايتخت) مشهور است اهداء شده است.
آقاي دردشتي كه ده سال پيش به اسرائيل مهاجرت نمود پيش‌نماز و خواننده‌اي است كه در برنامه‌هاي راديو اسرائيل نيز شركت مي‌كند.
اين تورات قديمي كه در يك جلد چوبي مزين قرار دارد با رقص و پايكوبي و سرودخواني به كنيساي مزبور منتقل خواهد شد.
اين گزارش در روزنامه اومر نيز منتشر شده است.
انتشار تصميم دولت داير به تقسيم اراضي شمال بين كشاورزان توليد عكس‌العمل نامطلوبي بين عشاير شمال به خصوص خراسان و تراكمه ايجاد نموده است و اخيراً كه مأمور ويژه از اين منطقه بازگشت نموده و با عده‌اي از تراكمه تماس گرفته گذشته از نارضايتي‌هاي آنها از تصميم بنگاه املاك پهلوي كه مقاديري از اراضي دشت گرگان و گنبد كاووس را به افراد غيرمحلي مي‌فروشد يك نوع كينه و عداوتي بين آنها مشاهده كرده و در بعضي نقاط علناً به اراضي فروخته شده تجاوز و محصولات كاشته شده را معدوم مي‌كنند. اين افراد مدعي هستند كه اراضي فروخته شده متعلق به آنها است و شاهنشاه از آنها گرفته‌اند و به افراد غيرتركمن مي‌فروشند.
يكي از بازپرسان ديوان كيفر اظهار داشته در موقع بازجويي از سرتيپ نويسي سرتيپ آجوداني و سپهبد علوي مقدم نامبردگان در پاسخ سئوالات بازپرس كه در مورد اقلام بزرگ سوءاستفاده و قراردادهاي منعقده با شركتهاي خارجي بوده سكوت اختيار كرده و در مقابل اصرار بازپرس تذكر داده‌اند كه چون مجري اوامر ملوكانه و حتي علياحضرت ملكه مادر و دو نفر از والاحضرت‌ها بوده‌اند لذا قادر به اداي توضيحات نيستند و بازپرس مربوطه ناچار از ادامه بازجويي خودداري كرده است.
موضوع: تلگرام سفير اعليحضرت همايون شاهنشاه آريامهر ـ واشنگتن
پيشگاه بندگان اعليحضرت همايون شاهنشاه آريامهر ارواحنافداه
شاهنشاها سايه خدايم غلام ابدي از دور هزار بار پاي مبارك آن وجود عزيزتر از جان را بوسيده و از پيشگاه مبارك استدعا مينمايد كه تبريكات صميمانه و خالصانة چاكر را به مناسبت روز مسعود و فرخنده و تاريخي چهارم آبان قبول فرمايند. از خداوند بزرگ مسئلت دارم كه سايه بلند آن شاهنشاه آريامهر عظيم‌الشأن عزيزتر از جان را بر سر همة ايرانيان شاهدوست و وطن‌پرست نگاه داشته و پرتو جاودانه آن بر ملت ايران فروغ‌افكن باشد و در ظل توجهات الهي عظمت روزافزون آن شاهنشاه بزرگ‌الشأن و خاندان جليل شاهنشاهي را عبيدانه آرزو مي‌كند.
پاي مبارك را مي‌بوسم هزار بار
چاكر اردشير ـ 1/8/1357
موضوع: استيوان تولي دبير دوم سفارت مجارستان
آقاي تولي دبير دوم سفارت مجارستان از متن تبريك نام پرزيدنت كارتر به مناسبت ميلاد شاهنشاه ستايش كرد و گفت كه كارتر در اين نامه به اصطلاح سنگ تمام گذاشته و جزئيات سياست آمريكا در قبال ايران را روشن كرده است و بنابراين نبايد جاي هيچگونه نگراني باشد.
به نحو مقتضي به اختلافات موجود بين فارسها و ترك‌ها دامن زده و از اين جريان به طورمطلوب بهره‌برداري و نتايج حاصله اعلام.
ثابتي
امنيت داخلي
توسط منابع و عوامل ديگر نسبت به پياده كردن اين دستور اقدام شود.
اظهارات هوشنگ كريم ديزاني در مورد كانديداهاي حزب پان ايرانيست
هوشنگ كريم ديزاني ضمن صحبتهاي خود طي مطالبي پيرامون سياست ملي حزب و اعلام كانديداهاي حزب پان ايرانيست جهت مجلسين شوراي ملي و موسسان اظهار مي‌داشت اين دوستان و رفقاي حزبي شما فوري رنگ و ماهيتشان را تغيير داده و خود را از ترس و براي پيشرفت مقاصدشان طرفدار حكومت و شاهنشاه آريامهر معرفي مي‌كنند و مي‌خواهند به مجلس بروند و در پناه نمايندگي برنامه‌هاي پليد خود را اجرا نمايند. چون اين آقايان همان كساني هستند كه در 24 مرداد سال 32 تا مشاهده نمودند ورق برگشته و شاهنشاه آريامهر از كشور خارج شدند و به مسافرت رفته‌اند، بي‌درنگ آن تك شمارة روزنامه‌اش را منتشر كردند و در آن به شاهنشاه آريامهر و سلطنت ايران توهين نمودند و حالا كه آبها از آسياب افتاده، خود را طرفدار نظام شاهنشاهي ايران و شاهنشاه آريامهر و سلطنت معرفي مي‌كنند. ما ديگر گول اين افراد را نمي‌خوريم و اينها چون ديدند ديگر حنايشان رنگ ندارد و من همه آنها را مي‌شناسم از حزب اخراجم نمودند و بطور كلي حملات شديدي به محسن پزشكپور و دكتر فضل‌اله صدر نمود.
نظريه منبع: تا قبل از 24 مرداد سال 32 در روزنامه‌ها و جلسات حزبي هيچگونه انتقاد و يا حمله‌اي به مقام شامخ سلطنت و يا دربار شاهنشاهي نمي‌شد. بطوري كه عده‌اي طرفداران دكتر مصدق افراد حزب پان ايرانيست را درباري مي‌خوانند ولي در جريان 24 تا 28 مرداد روزنامه فوق‌العاده حزب در يك صفحه منتشر گرديد و طي سرمقاله‌اي تحت عنوان «دربار پهلوي روي دربار قاجار را سياه كرد» انتشار يافت كه در آن حمله شديدي به شاهنشاه آريامهر و دربار سلطنتي گرديده بود و چون حوادث 28 مرداد و قيام مردم رويداد تمام نسخه‌هاي اين روزنامه كه در دسترس و اختيار افراد حزبي بود به دستور مسئولين حزب بلافاصله جمع‌آوري و معدوم گرديد ولي به نظر مي‌رسد چند نسخه از آن نزد رهبران حزب باشد و مطالب هوشنگ كريم ديزاني در مورد مخالفت حزب با مقام شامخ سلطنت در جريان 24 مرداد تا 28 مرداد تائيد مي‌گردد.
روز 6/1/44 چند نفر در منزل سيد‌احمد داودزاده، (مالك) واقع در كرج حضور داشتند. دو نفر از اين افراد نيز مشغول كشيدن ترياك بودند. ابتدا مجتبي امامي معاون حسابداري وزارت اطلاعات گفت از وقتي اعليحضرت فقيد از اين مملكت رفت با همه مخارجي كه شده است كمتر كار اساسي صورت گرفته آخر خيابان‌كشي و ساختمان خانه كه براي مملكت سرمايه نيست اگر روزي مملكت نفت نداشته باشد تكليف چيست؟ چرا نبايد برنامه‌اي تدوين شود كه از درآمد نفت منحصر براي آباد كردن دهات استفاده گردد؟
سيد احمد داودزاده گفت رشوه‌خواري بحد اعلاي خود رسيده است در همين اطراف سرلشگر خسرواني چهل هزار متر زمينهاي خالصه را به زور ضبط كرد و حالا ديوار هم اطراف آن كشيده است.
نامبرده افزود احمد راه‌آهني يك قاچاقچي بزرگ است و الآن بيش از 50 ميليون ثروت دارد شب عيد از يكي از دست‌پروردگان او قريب يك تن ترياك گرفتند روزنامه‌ها هم نوشتند كه او سردسته قاچاقچي‌ها است اما او 80 هزار تومان نقد جريمه داد و حالا هم آزاد است و يكي از نزديكان او هم نقل مي‌كرد كه او هر ماه دو سرويس ترياك از تركيه مي‌آورد و در هر سرويس يك تن ترياك مي‌آورد و قراري با سرلشگر خسرواني مي‌گذارده كه براي هر من چهارصدهزار تومان بدهد و الآن مصرف ترياك تهران بدين ترتيب تأمين مي‌شود.
بداغي كارمند آگاهي (بازنشسته) گفت سرهنگ بهزادي رئيس اداره آگاهي مدتي است زنداني شده و علتش را هم در روزنامه‌ها منعكس نكردند. علتش چند مورد بود يكي اينكه ارقامي به عنوان پاداش كارمند جعل كرده بود. ديگر اينكه به خزانه اموال مسروقه كه در شهرباني بوده دست برد زده و اغلب اشياي مسروقه را تعويض كرده است.
سيد‌احمد داودزاده گفت چند ماه قبل در منزل معاون فرمانداري كرج بودم شمس قنات‌آبادي هم حضور داشت و پنج ساعتي كه آنجا بودم همه‌اش ترياك مي‌كشيد و حالا معاون توليت آستان قدس رضوي شده و ماهانه هشتهزار تومان هم حقوق مي‌گيرد.
در خاتمه بداغي گفت سپهبد عزيزي قريباً مدير عامل املاك بنياد پهلوي خواهد شد. سرلشگر خسرواني هم نزديك بود رئيس شهرباني شود و امكان دارد بعد از تيمسار مبصر او رئيس شهرباني شود.
گيرندگان: اداره كل سوم(314) 2 نسخه
محترماً به عرض مي‌رساند. 10/9/44
در تاريخ 11 تيرماه سال جاري يك مهماني خصوصي از طرف كنسول افغانستان در كراچي در منزل ايشان ترتيب داده شده بود و در اين مهماني كنسول و خانمشان آقاي بهمن نصيري رئيس نمايندگي هواپيمايي ملي ايران در پاكستان و يك ايراني ديگر شركت داشته‌اند.
آقاي نصيري كه خود را پسر تيمسار هوايي بازنشسته نصيري معرفي مي‌كرد ضمن بحث درباره زنان و مردان ايران شروع به صحبت درباره آقاي اردشير زاهدي وزير امور خارجه كرده و اظهار نموده هنگامي كه آقاي زاهدي در لندن بود او نيز نمايندگي هواپيماي ملي را در لندن به عهده داشته و به همين مناسبت روابط بسيار دوستانه‌اي ميان آن دو ايجاد شده و آقاي زاهدي اكثراً در منزلشان بساط عيش و نوش با زنان بدنام لندن ترتيب مي‌داده و از او نيز براي شركت در اين محافل دعوت مي‌كرده است و اكنون هم در ايران همين برنامه‌ها را دنبال مي‌كند و قرار بوده آقاي زاهدي شغل مناسبي در وزارت امور خارجه به او بدهد. نامبرده سپس اضافه كرده اكثر رجال ايران بي‌سواد و بدنام مي‌باشند و تنها به مناسبت روابطشان با مقامات برجسته مملكتي مشاغل مهمي در اختيار گرفته‌اند. نظريه منبع: اظهار چنين مطلبي از طرف آقاي نصيري در حضور مقامات سياسي خارجي حائز اهميت و جاي تأسف است.
حضور چند تن از فرهنگيان در اتاق سرلشگر ايزدپناه
ساعت 1200 روز 12/8/48 چند تن از فرهنگيان در اتاق سرلشگر ايزدپناه رهبر سازمان جوانان شيروخورشيد سرخ حضور داشتند. منصوريان از خدمات تيمسار سرلشگر ايزدپناه در تربيت بدني صحبت و گفت: حالا هر كس مي‌خواهد به كاخ ورزش برود بايد از هفت خوان رستم بگذرد سرلشگر با كلمات فحش گفت: خسرواني آن قدر دزدي مي‌كند كه حد ندارد. سپس منصوريان گفت: چطور اين مطالب به عرض نمي‌رسد؟ سرلشگر گفت: خسرواني چندين
قطعه زمين را فروخته و پولش را خورده است او ميز ناهارخوري در منزلش گذاشته كه شصت هزار تومان پول آن را داده است. رشوه و تعارفات چشم همه را بسته است و براي زنان عده‌اي از رجال انگشتري برليان خريده و براي بسياري از رجال ماشين و تعارفات ديگر برده است. متأسفانه اين رويه چشم همه را كور مي‌كند و معايب را محاسن گزارش مي‌دهند. به جاي اين كه بگويند او دزدي كرده مي‌گويند بيچاره خسرواني خدمت مي‌كند و چوب خدمتش را مي‌خورد.نظريه رهبر عمليات: منبع مورد اعتماد است و به صحت گزارش او مي‌توان اعتماد داشت. كرج
نظريه 20 هـ 2: نظريه رهبر عمليات مورد تأييد مي‌باشد.
بايگاني شود. گزارشاتي در اين مورد تقديم شده بايگاني شود.
موضوع : اخذ وجه از كانديداهاي انتخابي
روز 30/3/50 بكتاش مديركل خدمات اظهار داشت: تعدادي از مقامات وزارت تعاون و امور روستاها كه آرزوي وكيل شدن را داشتند خيلي ناراحت شده‌اند، سرهنگ نجفي مشاور وزير علت را سؤال ]كرده[ نامبرده پاسخ داد به طور يقين تعداد پنج نفر از اين وزارتخانه انتخاب مي‌شود، به شرط اين كه هر كدام بيست هزار تومان به حزب بدهند. در صورتي كه دفعات قبل ده هزار تومان بوده است و اضافه نمود چند روز قبل در اتاق انتظار وزير تعاون و امور روستايي بودم وقتي آقاي وليان مي‌خواستند به اتاقشان بروند گودرزي را كه جزء كانديداهاست ملاقات ]كرد[ و به وي اظهار داشت: «برو دنبال كارت مثل اين كه اين كارگيري دارد» گودرزي به آقاي وزير پاسخ داد من از اينجا نمي‌روم و حرف شما اين شكل را حل خواهد كرد. سپس اظهار نظر كرد كه با اين گفته وزير مثل اين كه وضع گودرزي روبه‌راه نمي‌باشد. همچنين سلمان كه قبلاً رئيس تعاون و امور روستايي شهرستان ايلام بوده و فعلاً در وزارتخانه مذكور شغلي ندارد، اظهار داشت: كانديداهايي كه نمايندگي آنها محرز شده به طبقه دوم آپارتمان حزب ايران نوين واقع در خيابان سپند صندوق حزب ايران نوين» رفته پس از پرداخت حدود ده الي سي هزار تومان كارت نمايندگي خود را دريافت مي‌دارند كه اين كه يك نفر خانم كه گويا نماينده شهرستان آبادان بوده و اين پول را نداشته كه پرداخت نمايد و انتخاب نشده بود ضمن انتقاد شديد از دستگاه حزب ايران نوين به آن دستگاه فحاشي ]مي‌كرد[ و بد و بيراه مي‌گفت.
سه انتصاب اخير كه از طرف دولت به عمل آمده يعني انتصاب آقاي نيساري به وزارت بازرگاني دكتر اعتبار به رياست بانك رهني و خواجه نوري به رياست بانك كشاورزي سوءظن محافل سياسي تهران را برانگيخته زيرا هر سه نفر آقايان فوق‌الذكر به طرفداري و وابستگي به سياست انگليس اشتهار دارند و به همين جهت مخالفين دولت شهرت داده‌اند كه اين سه نفر به دستور و ديكته مقامات سفارت انگليس در تهران به اين سمت منصوب شده‌اند. در محافل مذكور گفته مي‌شود نيساري همان كسي است كه تراكتورهاي فرسوده و غيرقابل استفاده را از كمپانيهاي انگليسي خريداري نموده و دكتر عبدالحسين اعتبار نيز با جاكسون معروف كه به اتهام جاسوسي در زمان حكومت مصدق از ايران اخراج گرديد، همكاري و روابط علني داشته و خواجه‌نوري هم اصلاً رابطة ديرينه با سفارت انگليس دارد و به آلودگي و سوءاستفاده معروف مي‌باشد. ضمناً در پاره‌اي از محافل از اقدامات گذشته نيساري در بانك كشاورزي از جمله دادن سه مليون ريال به پسر حبيب القانيان كه ورشكست شده و همچنين پرداخت 8 مليون ريال به عيسي بهزادي بدون تنظيم سند رسمي و در مقابل سفته و مقداري املاك گرويي بي‌ترتيبي‌هاي ديگر به شدت انتقاد مي‌شود.
فيش مجدداً بررسي شود به نام دكتر عبدالحسين اعتبار سابقه موجود است يا خير؟ 24/11 اصل در پرونده انتصابات وزارتخانه‌ها بايگاني است
بايگاني شود ثبت شد
اسم كوچك دكتر اعتبار از سركار سرگرد ضرابي استفسار شود 12/11
درباره «آمد و رفت شعبان جعفري به شركت نفت و انعقاد جشن»
در هفته قبل شعبان جعفري به مناسبت قدرشناسي از خدمات دكتر اقبال، مجلس جشني در باشگاه جعفري منعقد و از دكتر اقبال هم دعوت مينمايد.
دكتر اقبال از حضور در جشن خودداري [مي‌كند] و نويدي را به جاي خود به باشگاه مي‌فرستد. شعبان جعفري در خاتمه جشن يك تابلو تمثال حضرت علي را به نويدي داده و مي‌گويد اين عكس را به آقا بدهيد و از قول من به او بگوييد ان‌شاءالله در خدمت به ملت و شاهنشاه صادق باشيد.
شعبان جعفري مرتباً به شركت نفت مراجعت [مي‌كند] و آزادانه به اتاق دكتر اقبال و نويدي آمد و رفت دارد و براي نقل و انتقال و استخدام از يك وزير هم مقتدرتر است.
توضيح منبع: اغلب كارمندان شركت نفت كه بعضاً داراي تحصيلات عالي مي‌باشند از آمد و رفت شعبان به شركت نفت ناراحت و اظهار مي‌دارند يك لات چاقوكش چگونه به اين آزادي نزد دكتر اقبال مي‌رود.
نظريه رهبر عمليات: در صورت مصلحت به دكتر اقبال و نويدي توصيه شود از پذيرفتن شعبان كه مسلماً از اين گونه ملاقاتها بهره‌برداري نموده و خواهد نمود، خودداري [كنند] تا سوژه‌اي به دست منتقدان و شايعه‌پردازان داده نشود و اين امر باعث بدبيني طبقه تحصيلكرده نگردد.
دانشيار
نسخه اول ضميمه به سابقه 56412 منوچهر اقبال و بايگاني شود.
